امید؛ راهی برای موفقیت و رسیدن به خدا
امید و آرزو مایه تلاش انسان و حرکت اوست. این توانمندی از نعمتهای پربرکت الهی است که در سایه آن، شکستهای انسان به عرصه تجربه برای موفقیّت آینده تبدیل میشود. باید دقت کرد که عامل امید راهی برای کوشش و تحرّک بیشتر است وگرنه امید به آینده، به تنهایی و بدون بهرهگیری از فرصت نوعی حماقت است
امام علی (علیه السلام) میفرماید:
«لَا تَكُنْ مِمَّنْ یَرْجُو لِنَفْسِهِ بِأَكْثَرَ مِنْ عَمَلِه»1
ترجمه: از کسانی مباش که بیش از کار و عمل خود امید دارند.
اعمال و رفتار انسان در حقیقت، بر اساس امید انسان ساخته میشود و به عبارت دیگر، بافتههای ذهنی، به وجود آورنده ساختههای عملی است و هرچه امید قویتر باشد، عزم و اراده عمل بیشتر میگردد و عاملی میشود که انسانها همه کمبودهای زندگی خویش را با تلاش بیشتری جبران کنند. امید انسان به هر سمت و سویی جهت بگیرد اعمال آدمی نیز در همان جهت واقع میشود. برای مثال برای تبیین جهتدهی برای امیدوار کردن انسانها مطلبی را نقل میکنیم.
امام سجاد (علیه السلام) پس از اینکه فرزندان خویش و فرزندان برادرش را پیش خواند، به ایشان فرمود:
«إِنَّكُمْ صِغَارُ قَوْمٍ وَ یُوشِكُ أَنْ تَكُونُوا كِبَارَ قَوْمٍ آخَرِینَ فَتَعَلَّمُوا الْعِلْمَ فَمَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ مِنْكُمْ أَنْ یَحْفَظَهُ فَلْیَكْتُبْهُ وَ لْیَضَعْهُ فِی بَیْتِه.»2
ترجمه: شما که فرزندان کوچک اجتماعید در آینده نزدیک، بزرگ اجتماع دیگری میشوید. پس دانش بیاموزید و هر کدامتان نمیتواند حفظ کند، بنویسد و در خانه نگهدارد.
همانطور که میبینیم امام سجاد (علیه السلام) با ایجاد امید به زندگی و پیشرفت، فرزندانش را به کسب دانش فرامیخواند. بسیار واضح است که انسانها با تشویق بهتر به دنبال دانش میروند و چون از منافع آن بیخبرند بهترین تشویق برای آنان ایجاد امید واقعی به آینده است.3
تنها شرط آن است که این عنصر نیروبخش به افراط نگراید و به محال تعلّق نیابد، انسان باید این موهبت الهی را در خود تعدیل کند و در مسیر صحیح و معقول قرار دهد. اگر این عامل حرکت و حیات، از حد بگذرد و به صورت آرزوی دور و دراز درآید، از بدترین عوامل انحراف و سقوط آدمی آرزوهای کشندهای است که عامل بیخبری از خدا و حقیقت بوده، و چنان آدمی را به خود مشغول میدارد و غرق در عالم تخیّلات میسازد که از زندگی و هدف نهاییاش کاملاً دور و بیگانه میگردد. آرزوهای فریبندهای که پیوسته انسان را به رنج و سختی وامیدارد و غالباً در حسرت آنها سر به دیار عدم مینهد. خداوند میفرماید:
(ذَرْهُمْ یَأْكُلُوا وَ یَتَمَتَّعُوا وَ یُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ)4
ترجمه: بگذارشان تا بخورند و برخوردار شوند و آرزو[ها] سرگرمشان كند، پس به زودى خواهند دانست.
امام علی علیه السلام در پاسخ به مردی که از آن حضرت تقاضای پند و اندرز کرد میفرماید:
لَا تَكُنْ مِمَّنْ یَرْجُو الْآخِرَةَ بِغَیْرِ عَمَلٍ وَ یُرَجِّی التَّوْبَةَ بِطُولِ الْأَمَلِ یَقُولُ فِی الدُّنْیَا بِقَوْلِ الزَّاهِدِینَ وَ یَعْمَلُ فِیهَا بِعَمَلِ الرَّاغِبِین
از آنان مباش كه به آخرت امیدوار است بى آنكه كارى سازد، و به آرزوى دراز توبه را واپس اندازد. در باره دنیا چون زاهدان سخن گوید، و در كار دنیا راه جویندگان دنیا را پوید.5
و همینطور آن حضرت درباره امید عبث میفرماید:
«من أمّل ما لا یمكن طال ترقّبه»6
ترجمه: آن که محال را آرزو کند انتظارش به درازا کشد.
نکته دیگر آنکه امید به زندگی همراه با امید به خدای تعالی در زندگی انسان کارساز و گرهگشا است و کسی که از رحمت الهی ناامید باشد نمیتواند با امید به زندگی به خواستههایش برسد. زیرا امید به خدا و امید به زندگی لازم و ملزوم یکدیگرند کسی که از رحمت الهی ناامید است هرگز نمیتواند در زندگی پیروز باشد.
امام علی علیه السلام خطاب به شخصی که مدعی امیدواری است میفرماید: باید این را بدانیم که با توکّل به خدا و درخواست از او و همچنین امید به آینده میتوانیم در زمان حال با تصمیم و اراده قاطع به آنچه میخواهیم برسیم. انسان هرچه دارد از خداوند است و هرچه میخواهد باید از او خواسته و فقط به خدا امید داشته باشد. تنها خداوند است که میتواند ما را به راه بیاورد و در راه نگه دارد و از آرزوهای خیالی دور بدارد. او دست ما را با همه نقصها و سرپیچیهایمان رها نمیکند و از این انسان هیچگاه ناامید نمیگردد.
امام علی (علیه السلام) خطاب به فرزندشان امام حسن مجتبی (علیه السلام) میفرماید:
«وَ سَأَلْتَهُ مِنْ خَزَائِنِ رَحْمَتِهِ مَا لَا یَقْدِرُ عَلَى إِعْطَائِهِ غَیْرُهُ مِنْ زِیَادَةِ الْأَعْمَارِ وَ صِحَّةِ الْأَبْدَانِ وَ سَعَةِ الْأَرْزَاقِ ثُمَّ جَعَلَ فِی یَدَیْكَ مَفَاتِیحَ خَزَائِنِهِ بِمَا أَذِنَ لَكَ فِیهِ مِنْ مَسْأَلَتِهِ فَمَتَى شِئْتَ اسْتَفْتَحْتَ بِالدُّعَاءِ أَبْوَابَ نِعْمَتِهِ وَ اسْتَمْطَرْتَ شَآبِیبَ رَحْمَتِهِ فَلَا یُقَنِّطَنَّكَ إِبْطَاءُ إِجَابَتِهِ فَإِنَّ الْعَطِیَّةَ عَلَى قَدْرِ النِّیَّة.»7
از گنجینههاى رحمت او آن را خواهى كه بخشیدنش از جز او نیاید: از افزون كردن مدت زندگانى و تندرستیها و در روزیها فراوانى. پس كلید گنجهاى خود را در دو دستت نهاده كه به تو رخصت سۆال از خود را داده تا هرگاه خواستى درهاى نعمت او را با دعا بگشایى، و باریدن باران رحمتش را طلب نمایى. پس دیر پذیرفتن او تو را نومید نكند كه بخشش بسته به مقدار نیت بود.
نکته بسیار دقیق و زیبایی که از این سخن گرانبهای امام نصیب انسان میشود این است که تأخیر اجابت خواسته ها نباید هیچگاه عامل ناامیدی انسان از درگاه خدای تعالی گردد، ، چرا که او عطایا را به قدر نیت افراد و هر آنچه در ذهن آدمی و میزان امیدی که به درگاه الهی دارد میدهد، گاه پاسخ انسان را دیر میدهد تا اجرش افزونتر باشد. گاه چیزی را میخواهد که به او نمیدهد ولی دیر یا زود بهتر از آن را میدهد، گاه نیز به انسان نمیدهد تا مبادا به او زیانی برسد. بسا چیزها که آدمی میخواهد اما اگر آن را بدهد موجب نابودی دین میشود.
آن حضرت در پی سفارش به اهمیت وافر امید بستن به درگاه خدای متعال میفرماید:
أُوصِیكُمْ بِخَمْسٍ لَوْ ضَرَبْتُمْ إِلَیْهَا آبَاطَ الْإِبِلِ لَكَانَتْ لِذَلِكَ أَهْلًا لَا یَرْجُوَنَّ أَحَدٌ مِنْكُمْ إِلَّا رَبَّهُ و8............
شما را به پنج چیز سفارش مىكنم كه اگر براى دسترسى بدان رنج سفر را بر خود هموار كنید، در خور است: هیچ یك از شما جز به پروردگار خود امید نبندد.
پی نوشت ها:
1.نهج البلاغه, قصار، 142؛
2.مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ج 2، ص 152؛
3.خادمی کوشا، محمد علی، جوان در پرتو اهل بیت، چاپ سوم، قم، بوستان کتاب، 1386، ص 205.
4.حجر/ 3؛
5.قصار 142
6.تمیمى آمدى، عبدالواحد بن محمد، ص 631؛
7.سید رضی, نهج البلاغه, نامه/ 31:
8. قصار79
فاطمه زین الدینی
بخش نهج البلاغه تبیان